معماری

رنگ

برای کسی که با استفاده از رنگ سروکار دارد، چرخۀ کلاسیک رنگ ابزار مهمی در درک دینامیک (زنده بودن و تحرک داشتن) ترکیب رنگ هاست. شناخت واژگان فنی (ترمینولوژی رنگ) همواره به درک و فهم نوانس (نکات دقیق و ظریف) رنگ ها و اختلاف جزئی آنها کمک می کند.
پس از جلب توجه خریداران، بسته بندی و حالت بصری آن نیز باید بیانگر ارزش آن محصول باشد. به عنوان مثال اگر محصولی گرانتر از مشابه رقیب در بازار است، این رنگ، باید قیمتی بودن کالا را القاء کند و یا زمانی که کالاها به صورت رقابتی قیمت گذاری شده اند، رنگ مناسب می تواند تأثیر قوی تری نسبت به نمونۀ مشابه در ذهن مشتریان ایجاد کند.
با وجود هزاران محصولی که در طبقات فروشگاه ها پشت هم چیده شده اند و میلیون ها دلار جوایزی که برای خریداران در نظر گرفته اند، استفادۀ هوشمندانه از رنگ می تواند باعث شکسته شدن سقف فروش شود.
برای تأثیرگذاری صحیح در بازاریابی، رنگ بسته بندی، باید حس تحقق آرزوها را برآورده سازد یا بیانگر نیازی باشد که محصول می خواهد آن را مرتفع سازد.

سر فصل های تحقیق

– نشانه شناسی (سمبولیسم ) رنگ و گرایش ها
– پیشگویی رنگی
– رنگ در دنیای مد
– رنگ و دنیای سرگرمی
– تأثیر رنگ بر موزه ها و گالری
– تاثیر رنگ در موارد اقتصادی
– تاثیر رنگ بر مسائل اجتماعی
– الگوهای چرخشی و متغیر
– رنگ و سبک زندگی
– ترکیبات چند گانه فرهنگی
– رنگ و تکنولوژی (فن‌آوری)

(( رنگ ))

*(( برای کسی که با استفاده از رنگ سروکار دارد، چرخۀ کلاسیک رنگ ابزار مهمی در درک دینامیک (زنده بودن و تحرک داشتن) ترکیب رنگ هاست. شناخت واژگان فنی ( ترمینولوژی رنگ)) همواره به درک و فهم نوانس (نکات دقیق و ظریف) رنگ ها و اختلاف جزئی آنها کمک می کند.

پس از جلب توجه خریداران، بسته بندی و حالت بصری آن نیز باید بیانگر ارزش آن محصول باشد. به عنوان مثال اگر محصولی گرانتر از مشابه رقیب در بازار است، این رنگ، باید قیمتی بودن کالا را القاء کند و یا زمانی که کالاها به صورت رقابتی قیمت گذاری شده اند، رنگ مناسب می تواند تأثیر قوی تری نسبت به نمونۀ مشابه در ذهن مشتریان ایجاد کند.

با وجود هزاران محصولی که در طبقات فروشگاه ها پشت هم چیده شده اند و میلیون ها دلار جوایزی که برای خریداران در نظر گرفته اند، استفادۀ هوشمندانه از رنگ می تواند باعث شکسته شدن سقف فروش شود.

برای تأثیرگذاری صحیح در بازاریابی، رنگ بسته بندی، باید حس تحقق آرزوها را برآورده سازد یا بیانگر نیازی باشد که محصول می خواهد آن را مرتفع سازد.))

 

نشانه شناسی (سمبولیسم ) رنگ و گرایش ها

*(( همواره از رنگ ها به شیوه ای سمبلیک (نمادین) استفاده شده است. خواه مستقیماً روی صفحه نقاشی شده باشد یا به صورت لباس، روی تن افراد مختلف نشسته تا موقعیت اجتماعی پوشندۀ لباس، قومیت او یا کشور و یا هر مفهوم دیگر را القاء کند. انسان ها همواره از رنگ در اطراف خود برای مقاصد تزئینی یا شرح زندگی روزانه یا سایر وقایع مهم استفاده کرده اند. از دیرباز در تاریخ رنگ پیوسته یک فاکتور مهم در مورد خرید یا داد و ستد کالاها بوده است. در اغلب فرهنگ ها رنگ، مسئله ای اتفاقی نبوده است چون هر رنگ تأثیر بسزا و با معنا دارد.

در طول تاریخ، خانواده سلطنتی یعنی کسانی که در جایگاه بالاتر هستند و طبقۀ ویژۀ جامعه محسوب می شوند، سطح سلیقۀ مردم را مشخص می کردند. تقریباً همه (کسانی که استطاعت استفاده از آن را داشتند) به همان شکل لباس پوشیده و خود را می آراستند. در خلال عصر ملکه ویکتوریا، طبقۀ بالاتر جامعه علاقه زیادی برای استفاده از رنگ های سلطنتی نشان می دادند و در پارچه لباس های خود هوس می کردند تا از این شیوه به بهترین شکل ممکن تقلید کنند.

ولی هنوز (گروه مذهبی) خلوص گرایان اخلاقی مانند گوستاو استیکلی، که به پدر خانه های یک طبقه ای معروف است، وجود دارند که در مورد وسایل خانه این گونه به جامعه آمریکا هشدار می دهد: ” وسایل لوکس و هزاران وسیلۀ مصنوعی دیگر که به عنوان نیاز واقعی وارد خانه ها می شوند جامعه را به انحطاط می کشانند. ” ( البته گوستاو و نظریاتش خیلی جالب نبودند!). محصولات مصرفی به خصوص زمانی که قرار است در تبلیغات با تونالیته های مرکب دیده شوند! از نوعی رنگ خنثی کاربردی استفاده می کنند.

وقتی بیشتر مردم در محیطی با رنگ های کمتر زندگی می کردند، ثروتمندان زندگی برتر خود را با تجملات زیادی عاری از لطافت و رنگ های مجلل، پر می کردند و این مسئله حداقل تا هنگام فروپاشی و تحولات سال ۱۹۲۹ ادامه داشت.

در این برهه از زمان ثابت شد که وجود یا عدم وجود رنگ می تواند روی میزان حساسیت کل دهه تأثیر گذار باشد. مثلاً زنان دهۀ ۱۹۳۰ به فیلم ها برای الهام گرفتن نگاه می کردند تا بتوانند سطح روحی خود را پس از سردی طولانی دورۀ افسردگی، بهبود بخشند. آنها از بازیگران زیبایی چون جین هارلو تقلید می کردند و از لباس های سفید، کرم مایل به سفید و رنگ های ملایم و روشن استفاده می کردند! ” طراحان داخلی ” که جدیداً مثل قارچ زیاد شده اند، گرایشات خود را با استفاده از همان رنگ ها در خانه آغاز کردند. محصولات مصرفی و تبلیغات انعکاس همین رنگ های روشن بودند.

رنگ های خاکستری جنگلی، آبی دریایی و خاکی نظامی در خلال جنگ جهانی دوم حکمرانی می کردند. ولی زمانی که جنگ تمام شد از تونالیته های غم انگیز و محزون استفاده کردند که بیانگر سختی سال های محرومیت و جنگ بود و همان زمان، رنگ یک تحولی به خود دید! جایگزینی مردان در صنایع زمان جنگ، موجب شد تا زن ها از ” زری” زیبای دهۀ ۴۰ تبدیل به ” سوزی” خانه دار دهۀ ۵۰ شوند! نتیجۀ آن این جمله بود: ” صورتی رنگ مناسب دختران است، مادر همواره باید در آشپزخانه باشد و پدر صاحب بهترین طرز فکر در خانه است! ” این جمله همه را به ” اندیشه صورتی ” فرا می خواند که رژلب صورتی بزنند، ماشین صورتی سوار شوند و لوازم خانگی صورتی خریداری نمایند. تمام چیزهایی که به شکل صورتی مد شد در فیلم ” زیبا روی (funny face  )” آدری هپبورن مد شد. عروسک باربی به عنوان نماد زنانگی متولد شد و اغلب صورتی به تن داشت.

این امر توسط انقلابیون اجتماعی، جنسی دهۀ ۶۰ مورد استقبال قرار گرفت و قدرت این رنگ گلی باعث طغیان شد. این فرهنگ متحول شده با مواد مخدر، باعث شد تا رنگ ها بیش از پیش شفاف و براق ساخته شوند. گروه بیتلز در مورد ” زیر دریایی زرد” ۲ آواز خواندند و پیتر ماکس آهنگ ” رنگ روانی کننده” را منتشر ساخت. در این دوره خریدن یک تلویزیون رنگی آرزوی هرخانه داری شده بود.

زمانی که دهۀ ۷۰ فرا رسید، بیشتر مردم توسط رنگ ها اشباع شده بودند. آونگ زمان یکبار دیگر نواخت و این بار رنگ هایی که به سوی رنگ های خاکی و زمینی تمایل داشتند، رنگ های طلایی گندمی و خاکستری جا باز کردند، ولی هنوز مردم آن دوره از یک کلمه بیم داشتند: ( آوو کادو) (سبز آوو کادویی، میوه ای شبیه گلابی ولی سبز رنگ). با پایان این دهه، رنگ های سر زنده یکبار دیگر با ظهور دیسکوهای وحشی، بروز کرده و با نورهای نئونی و چشمک زن خودنمایی کردند.

دهۀ ۸۰ تغییرات رنگی سریعتری را به خود دید. با ورود کامپیوتر و ماهواره و شروع عصر اطلاعات، شیوه های تبادل اطلاعات سرعت بیشتری به خود گرفت. شروع این دهه، رنگ ارغوانی آمریکایی را به خود دید. تون های متوسط ملایمی که نمایندۀ رنگ های سانتافه بودند توسط مردم سراسر جهان، که شروع به کشف آمریکایی جنوب غربی و رنگ های غروب صحرایی کرده بودند، مورد استفاده قرار گرفت.

زمانی که جمعیت در گروه های پر تعداد شروع به حرکت در ایالات سان بلت Sunbelt کرد، علاقه به این نوع رنگ ها بیشتر شد. به علاوه، احیای معماری میامی دکو، توجه بیشتری را نسبت به رنگ های روشن جلب کرد و تلویزیون میامی وایس Miami Vice ثابت کرد که مردان واقعی می توانند بنفش کمرنگ بپوشند.

ولی در اواسط دهۀ ۸۰ مشاهده شد که یک رنگ دیگر نیز به عنوان پدیده وجود دارد. سیاه با تمام زیبایی تجملاتی و گول زنک خود، رنگی قوی بود که قدرتش را تسری می داد. این دوره، دورۀ نیازهای بوالهوسانه و بلند پروازانه ای چون ماشین لیموزین یا رب دشامبر مشکی بود که تهیۀ این کالاها سخت و دشوار بود. کم کم لوازم خانگی های سیاه رنگ نیز وارد بازار شدند و برای اولین بار، غذاها در جعبه های سیاه رنگ بسته بندی شد و مردم توجه بیشتری به مزایای این غذاهای رنگی مهم و طراح نمودند. رنگ های شاد وسرزنده معمولاً با رنگ سیاه مقایسه می شوند و همزمان مردم این تفکر را با افزایش میزان کارت های اعتباری خود ( برای خرید این محصولات ) تایید می کنند.

باورهای رنگی

تمام سایه رنگ های خفیف به لحاظ وزنی سبک ترا ز رنگ ه ای تیره به نظر می آیند، اگر چه ممکن است که همه یکسان سنجیده شوند.

دهۀ ۹۰ با یک شوک ناگهانی آغاز شد. اقتصاد دچار کود شد و حال دیگر زمانی بود برای کشف واقعیت. اقتصاد متغیر و متزلزل، سطح نیازها را کاهش داد تا این نیازها ساده تر شده و به سوی موارد خنثی و بی خطر حرکت کنند. ” در پیله ” واژه ای مناسب برای مردم بود که به خاطر امنیت خانوادگی خود عقب نشینی می کردند یا خود را کوچک می ساختند ودر اصل خود را درون پیله های خود پنهان می ساختند. رکود پشت رکود. به علاوه بازار موسیقی نیز رو به نابودی می رفت! در این دوره، یک هشدار زیست محیطی جدید، به ناگاه هوشیاری مصرف کنندگان را برانگیخت و همه به یکباره نگران حفاظت از منابع طبیعی و جنگل ها شدند. کاغذهای بازیافتی کاهی به جای کاغذهای سفید و براق جایگزین شدند.

در این جو و محیط آگاه جدید، زمان آن رسیده بود تا خانوادۀ رنگ ها که همواره سمبل طبیعت بودند، رنگ سبز را مجدداً احیاء کنند. کارخانجات، شرکت ها، طراحان و گرافیست ها از رنگ برای محصولات استفاده کردند. علاوه بر سبز زمینی، رنگ های دیگری نیز همچون قرمز گرم، زرد طلایی، سفالی و قهوه ای پر رنگ ( که با رنگ قهوه ترک تقویت شده باشد) هم خودی نشان دادند.

در اواسط دهۀ ۹۰ اقتصاد کمی رونق یافت و استفاده از رنگ ها هم به همین ترتیب افزایش یافت. در این دوره کاربران بیشتری از کامپیوتر استفاده می کردند. کاربران و طراحان، توسط رنگ های الکتریکی تولیدی که از نمایشگرهای کامپیوترشان خارج می شد، به یکدگیر پیوند خوردند و با این رشد فزاینده استفاده از کامپیوتر، توانستند رنگ هایی را ببینند که باعث به وجود آمدن رسانه می شد و آنها را مورد مطالعه قرار دهند. فیلم ها و شوهای تلویزیونی نیز پیش از این شامل این ماجرا می شدند.

با به پایان رسیدن این دهه و شروع قرن جدید، مصرف کنندگان همزمان توسط آینده ای که برای حفظ امنیت گذشته سپری می شد، به هیجان آمدند. نگرش ها و رنگ های قدیمی دوباره رشد کردند و بیانگر دهه های گذشته شدند. از یویو گرفته تا احیاء بیتل کلاسیک ( نوعی فولکس واگن). کمتر کسی پیدا می شد که بتواند در لباس پوشیدن یا تجهیز لوازم خانگی و سایر کالاهای مصرفی از دام نوستالژیا فرار کند.

آشپزخانه های زرد، کاغذها سفید و بازگشت ناگهانی و هولناک تونالیته های زیتونی، امروزه به عنوان رنگ های واضح سبز در نوشیدنی های جدید مجدداً استفاده می شوند.

در قرن ۲۱ مصرف کنندگان در مورد رنگ آگاه تر شده اند و همچنان می خواهند که قدرت انتخاب رنگ بیشتری داشته باشند. در ضمن ازهر پند هوشمندانه و راهگشا نیز استقبال می کنند ولی هیچگاه نمی توان گزینه ای را به آنها دیکته کرد.

آنها درک کرده اند که رنگ هایی که بازتابی از زندگی آنها هستند به آنها کمک می کنند تا سطح دلخواه زندگی خود را بیابند. آنها می خواهند از گروه های رنگی هماهنگ، برای خلق ترکیبات رنگی در خانه، شغل و لباس خود استفاده کنند. مهم نیست که محصول چه باشد، اما مصرف کننده ” باید” به سطوح مختلف حسی رنگ استفاده شده در محصول، تبلیغات، وب سایت، آگهی های بازرگانی، بسته بندی یا در محل خرید، واکنش نشان دهد.

در دنیایی که با تکنولوژی هایی نظیر E-mail به سرعت به سوی آینده پی می رود، تمایلات و گرایشات انسان ها می توانند بااشاره روی یک موسط یا دستگاه کنترل از راه دور، به هم پیوند بخورد. پس برای یک طراح باهوش یا فردی که با تولید سرو کار دارد، لازم است که برای کالاهای مصرفی طوری تبلیغ یا بازاریابی کند که همواره در سطح بالای سلیقه ها، نه تنها در صنعت خود بلکه درکلاس جهانی قرار گیرد. رنگ تنها بخشی ( و بخش مهمی) از این تصویر بزگ است.

سلایق رنگی از کجا سرچشمه می گیرند؟ آیا گروه کوچکی از دیکته کننده های رنگی وجود دارند که قدرت مطلق خود را به روی مردم ساده دل تحمیل کنند؟ چه چیزی رنگ را به سطح آگاهی عمومی در می آورد و زمینه را برای خواست عمومی این رنگ ها آماده می کند؟ آیا این یک دسیسۀ رنگی زیرکانه نیست که ذائقۀ مردم را راهبری می کند؟ این مسئله بسیار کوچکتر از یک توطئه است که فرضیات رنگی و نظرات عامه مردم را مشخص می سازد. اینها متخصصین مدِ رنگ و طراحان، مشاوران و پیشگویان رویا پرداز هست. آنها نسبت به نقاط ضعف، مدهای زودگذر ( هوس مردم) و اتفاقات آینده که گرایشات رنگی را به وجود می آورند، بسیار حساس و تیزبین هستند!

آنها به خوبی می دانند که چشم آدمی نه تنها توسط چیزهای تازه جذب می شود بلکه بسیار دمدمی مزاج نیز هست. یک رنگ نو شده، یا رنگی که در ترکیبات یا رنگ لعاب های جدید استفاده می شود، می توان حس تجدد خواهی را ارضاء کند. حتی سنتی ترین سلیقه ها توسط رنگ های جدید در بسته بندی ها، وسوسه می شوند.

مثلاً ممکن است خیلی جدید نباشد ولی شیوۀ جدیدی از استفاده از آن رنگ به شمار می رود. متمایل کردن یک قرمز واقعی به سوی قرمز آلویی و استفاده از آن در آبی، سبزهای طاووسی به جای سبز تیره می تواند چشم مشتری را به خود معطوف کند و دیگر مهم نیست که این چشم ها چقدر محافظه کارانه به همه چیز دقت می کنند!

البته آنها سلیقه ساز و پیرو سلیقه و مد نیز هستند. اینها کارفرمایانی هستند که علاقه ای برای تغییر هنجارها ندارند و همواره منتظر دیگران می مانند و خود را در آبهای رنگی غوطه ور نمی کنند.

هزاران داستان در مورد شرکت هایی که علاقه ای به تغییر شکل و شیوه های قدیمی نداشتند وجود دارد و تعداشان بیشتر از شرکت هایی است که کم کم شیوۀ رنگی خود را در محصولات و لوگوها تغییر دادند چون می خواستند از بازار رقابتی دور نمانند و توسط رنگ، خلاق تر ظاهر شده و در نتیجه سهم بیشتری از بازار ببرند.

این بدان معنی نیست که آنها باید موفقیت را واگذار کنند و رنگ های تصویری تجاری جدیدی بوجود آورند که به ایجاد یک شخصیت حقیقی و حقوق، بخصوص در لوگوهای شرکت و شناسه های آن، کمک کند. تأثیر روانی رنگ ها همواره باید در طراحی ها بدون توجه به گرایش به رنگ های جدید، اعمال شود. این کتاب و ترکیبات رنگی به تصویر در آمده، راهنمایی لازم برای خلق تم هایی متنوع است که برای برقراری ارتباط با پیامی درست و مناسب، ضروری است.

 

پیشگویی رنگی

*(( در این برهه از زمان، بررسی گرایشات و الویت های رنگی و محاسبۀ زمان لازم برای انتقال از عرصۀ صنعت به عرصه ای دیگر، کاری بسیار ساده است. اما اخیراً به دلیل در دسترس بودن سریع اطلاعات و تکنولوژی های موجود جدید برای ایجاد رنگ در موارد مصرفی متنوع، حد فاصل میان صنایع مختلف به شکل فزاینده ای از بین رفته است.

گذر زمان از شروع زمان پیش تولید تا فروش در برخی موارد بسیار دردسرساز است چون از زمان تولید بالایی برخوردار است ولی بسیاری از تولیدکنندگان براساس رضایت و میل خود برای سازگاری سریع تر و بهره برداری بیشتر از مزایای سلایق جدید رنگی، تلاش های متمرکزی را برای تکامل سریع سلیقه های رنگی، در پیش گرفته اند. در حالیکه باقی شرکت ها سنجیده تر حرکت می کنند تا بتوانند رشد کنند نه این که دائماً دور خود بچرخند.

در تحلیل نهایی باید گفت، هر تغییر رنگی چه حدف و چه اضافه، بسته به طبیعت یا تصویر آن محصول، باید با فکر صورت گیرد چون هیچ راه حل جادویی دیگری وجود ندارد!

پیشگویی رنگی معمولاً نیازمند مطالعات شجاعانه تمامی موارد و اتفاقاتی است که ممکن است روی گرایش های رنگی در آینده تأثیر گذار باشد. اینترنت، گاهنامه های متنوع، برنامه های تلویزیونی که از گرایشات، نمایشگاه های تجاری و مؤسسات پیشگویی رنگ گزارش تهیه می کنند، منابعی عالی برای اطلاعات مربوط به سلایق و گرایشات مخاطبان هستند. همزمان با دسترسی سریع به اطلاعات، محصولاتی که تغییر رنگ برای آنها قطعی است، فقط به لحاظ زمان غیر قابل اجتناب تحقیقات، توسعه و تولید، دچار محدودیت هستند.))

محدوده که علایم رنگ در آنها دیده می شود:

دنیای مد

*(( رنگ هایی که در دنیای مد جلوی دیدگان مارژه می روند، راه خود را برای محصولات مصرفی می یابند و بر روی نوع طراحی تأثیر می گذارند. این اولین جایی است که باید دنبال نوک پیکان رنگ بود. به ناچار این سؤال مطرح می شود که: مد و دنیای مد در کجا دنبال گرایش می گردد؟ طراحان مد اغلب در صفحات این گونه کتاب ها دنبال گرایشات خود می گردند یا ممکن است از صور خیالی خود که حاصل تجربۀ یک سیروسفر عجیب و غریب است، پیروی کنند. این طراحان ممکن است پارچه ای را در یک نمایشگاه پارچه دیده باشند و بخواهند این ایده ها را برای یک سبک کاملاً جدیدی رنگی مورد استفاده قرار دهند. برخی معتقدند که طراحان و تولید کنندگان پارچه بینندگان اصلی هستند، بخصوص زمانی که با طراحان مستعد برای توسعۀ سبک های رنگی جدید، کار می کنند. دوره ای اعتقاد بر این بود که تمامی تأثیرات قوی، از مؤسسه های طراحی لباس و مد می آید و سپس تا سطوح پایین تر نزول می کند. ولی این موضوع در خلال دهۀ ۶۰، هنگامی که جوانان ظواهر جدید و ترکیبات رنگی جدید خود را ابداع می کردند، شروع به تغییر کرد. رنگ و سبک مد می تواند از مدهای خیابانی شروع شده و راه خود را به سوی مدهای سطح بالا پیدا کند. مثلاً وقتی جوانان شروع به خرید از فروشگاه های دست دوم، برای محصولات یا مدهای جدید، می کنند، طراحان به این نکته توجه کرده و رنگ و شمایل آنها را در مدهایشان اعمال می کنند. یعنی به نوعی طراحی کهنه نما را در محصولات لحاظ می کنند.))

 

دنیای سرگرمی

*(( دنیای موسیقی درست مثل فضا و تم فیلم ها و برنامه های تلویزیونی محبوب به خصوص آنهایی که درمرحلۀ تولید هستند، بسیار تأثیر گذارند. جهان رسانه، بخصوص آنهایی که مختص سرگرمی هستند، اغلب عکس های ستارگان و صحنه هایی از آنان را نشان می دهد که شامل نکاتی در مورد رنگ های آتی باشد و بیشتر در مورد برنامه های آیندۀ خود در این زمینه حرف می زنند.

همین اطلاعات ممکن است همزمان در شبکه هم دیده شوند. توجه به رنگ لباس و پوشش ستارگان یا کسانی که دراین صحنه ها دیده می شوند، بسیار مهم است، علی الخصوص زمانی که در حال اجرای برنامه هستند ( چون در این حالت) مناسب ترین الگوی مد هستند. جذابترین فعالیت های ورزشی و رنگ تیم های مورد علاقه هم می تواند منبع الهام گرایشات و تمایلات رنگی باشد.))

 

تأثیر موزه ها و گالری

*(( موزه ها غالباً برنامه هایی قبل از نمایش عمومی برای نمایشگاه یا برنامه های خود دارند، بخصوص آنهایی که در سراسر دنیا سفر می کنند ( موزه های سیار). زمانی که هنرمند خاصی مثلاً گافین اثری را منتشر می کند، رنگ های استوایی روشنتر منبع الهام بسیاری از محدوده های طراحی می شوند یا زمانی که King Tut  روش خود را در سرتاسر دنیا به نمایش می گذارد و توجه خیل عظیم مردم را به خود جلب می کند، میل مفرطی نسبت به رنگ های براق طلایی متالیک در دنیای مد، طراحی داخلی و چاپ شکل می گیرد.))

 

موارد اقتصادی

*(( ممکن است تصور این موضوع مشکل باشد که علیرغم حذف ملاحظات اقتصادی در طراحی رنگ، از دیرباز هنوز این حوزه یکی از تأثیرگذارترین حوزه هایی است که رنگ با آن مرتبط است. وضعیت اقتصادی قطعاً می تواند تأثیراتی روانی بر روی ابعاد عملی هزینه کردن در محصولات مختلف، داشته باشد.

زمانی که اقتصاد راکد است، مردم آمادگی کمتری نسبت به استفاده از رنگ ها دارند و در عوض از رنگ های خنثی استفاده می کنند. زمانی که مردم خوشبین تر باشند، تمایل بیشتری برای انتخاب گزینه ای جدید به همراه رنگ های سرزنده و شاداب دارند. این یکی از ماهرانه ترین حوزه های تشخیص رنگ است و اغلب رنگ ها بر اساس تفکرات امیدوارنه شکل می گیرند تا واقعیات!))

 

مسائل اجتماعی

*(( بدیهی است هنگام جنگ یا در خلال فعالیت های صلح طلبانه، طوفانی از رنگ های مرتبط با این اتفاقات بوجود می آید. مثلاً سبز و قهوه ای نظامی، رنگ های پرچم هنگام قیام های ملی یا در زمان جشن ها یا مراسمی مانند جشن سده، جام آمریکا، المپیک یا هر اتفاق مهم سیاسی دیگر مثل انتخابات ریاست جمهوری، برخی رنگ های دیگر به یکباره مد می شوند. یک مسئله اجتماعی، مردم را نسبت به استفاده از خانوادۀ خاصی از رنگ ها هوشیار می سازد. دهۀ ۶۰ اولین دیدگاه جدی را راسل کارسون نسبت به مسائل محیط جامعه توسط انتشار کتاب بهار خاموش مطرح ساخت. این کتاب صدای بیداری بخش او بود. این رنگ که وابسته به تونالیته های خاکی و بخصوص سبز آووکادو بود بعدها در طول این دهه تبدیل به رنگ محبوب شد. دهۀ ۹۰ تون های خاکی به عنوان نتیجۀ سلایق گوناگون و در ارتباط با محیط زیست و حفظ آن در اطراف ما مورد استفاده قرار گرفت.))

 

الگوهای چرخشی و متغییر

*(( تمام گرایشات و تمایلات مثل موج یا دایره حرکت می کنند و چرخه ای طبیعی از محبوبیت کم و زیاد را نشان می دهند. مثلاً در اوایل دهۀ ۸۰ با گرایش شدید به رنگ بنفش، خاکستری و آبی مایل به خاکستری در طراحی های داخلی و محصولات مصرفی، جانشینی برای تونالیته های فراگیر خاکی بودکه از تمام رنگ ها پیشی گرفته بود.

همانطور که اغلب مرسوم است، رنگ های مکمل در چرخۀ رنگ غالباً ( نه همیشه) برای القای حس جدید بودن به کار می روند. این مسئله زمانی اهمیت پیدا می کرد که استفاده مفرط از رنگ سبز آووکادو و تونالیته های خاکی به قدری زیاد شده بود که اکثر مصرف کنندگان از دیدن این رنگ ها حالشان بد می شد.

آنها دیگر چشم دیدن یک فرش کرکی دیگر به رنگ طلایی گندم گون را نداشتند. پس فرش ها و سایر محصولات مصرفی بنا به تجربه به رنگ قفایی ( بنفش مایل به ارغوانی) تغییر رنگ دادند.

زمان زیادی نیاز بود که تا این رنگ همه گیر و خسته کننده شود. بهترین راه غلبه بر خستگی از یک رنگ، ترکیب آن رنگ در یک مجموعۀ ابداعی جدیداست. یک رنگ فقط زمانی کهنه نمی شود که در یک ترکیب جدید دوباره زنده شود. اگر بنفش قفایی تأثیرات روانی درستی روی یک مجموعه بگذارد، نباید کاملاً از آن چشم پوشید چون از رنگ گرایش و سلیقه فعلی نیست و همچنین نباید در ترکیبات جدید رنگی هم زیاد از آن استفاده شود.))

 

سبک زندگی

*(( این افراد باهوش و فراست هستند که از میان نشریاتی که در مورد مشاغل محبوب یا انواع شیوه های زندگی گزارش می دهند، خوشه چینی کرده و اطلاعات درست را جمع آوری می کنند. فرم های مطلوب سرگرمی کدام هایند و مردم زمانی که در این گونه فعالیت ها هستند چه می پوشند؟ آیا می توان روی رنگ های اسپرت با انرژی بالا که باعث ترشح آدرنالین در بدن می شوند، تأکید کرد؟ آیا مردم با رنگ های طبیعی که نماد طبیعت هستند و کاملاً غیرمصنوعی به نظر می رسند، احساس راحتی بیشتری دارند؟

آیا مردم بیشتر به کار در خانه ادامه خواهند داد و ژاکت خاکستری راحت خود را تن خواهند کرد یا لباس های راحت دیگری مثل جین یا لباس های کتان خواهند پوشید؟ این مسئله بیشتر به دنیای مد مربوط است اما از یاد نبریم که این موارد در مقاطعی روی رنگ سایر محصولات مصرفی تأثیر می گذارند.))

 

ترکیبات چند گانۀ فرهنگی

*(( ایالات متحده همواره مجموعه بزرگی از اقوام گوناگون است، که هر کدام ذائقه، سیستم ارزشی و لباس و فرهنگ خاص خود را دارند. تمرکز بالایی از قومیت های مختلف در مناطق مختلف کشور آمریکا وجود دارد که فرهنگ رنگی تمام آنها ریشه در سنت دارد. مثلاً منطقۀ جنوب غربی آمریکا با جمعیت گستردۀ لاتین خود، بازار فروش پر رونق سالسا و فلفل شیلیایی قرمز است. این مثال خوبی از تغییر بین المللی جمعیت و موج مهاجرتی است که نهایتاً تأثیرات جدید رنگی را برای مردم در سطح گسترده به ارمغان می آورد.

افزایش مسافرت های بین المللی و ارتباطات سریع از طریق ماهواره و اینترنت، مردم را در سراسر دنیا قادر به تجربه کردن رنگ ها و ترکیب های مختلف گروه ه ای قومی متفاوت نموده است. چالش پیش رو در موردمکان هایی است که الهامات جدید از آنجا می آیند. لازم به ذکر است محدودیت  رنگی درمناطق جغرافیایی گوناگون به سرعت درحال از بین رفتن هستند و علت آن توزیع وسیع و گسترده، سفارش های خرید از طریق شبکۀ اینترنت و سهم آن از حلقۀ گستردۀ بازار در دنیاست.))

 

تکنولوژی (فناوری)

*(( تکنولوژی همواره پیشرفت هایی را در زمینۀ طراحی و رنگ به ارمغان آورده است. ایستادن در نوک قلۀ روش های نوین خلق رنگ و چگونگی تأثیر گروه های رنگی، امری بسیار مهم است. مثلاً رنگ های متنوع متالیک که با اصل روشن خود تفاوت دارند یا جدیدترین رنگ های براق و درخشان و رنگ های روغنی یا رنگ های مروارید گون و رنگین کمانی خاص، روی رنگ های موجود در بازار و رنگ های صنعتی مورد نیاز در صنایع پلاستیک، پوشاک، مواد آرایشی و رنگ های چاپی تأثیر گذاشته و دنیای جدیدی از قابلیت های جدید رنگی را دراختیار ما می گذارند. استفاده از سیستم چاپ هگزاکروم یا شش رنگ، قطعاً مثال مناسبی است از این که روند چاپ چقدر در تولید رنگ ها تأثیرگذار بوده است.))

درباره ی رسول مهدی جبار

ایده پرداز، طراح گرافیک و تصویرگر (مدیر وب سایت فیکانو)

همچنین ببینید

آموزش باز گردن فایل webP (کاملا کاربردی و ساده بدون نیاز به نصب پلاگین یا هر چیزی)

  آموزش باز گردن فایل webP در این روش نیاز به نصب نرم افزار یا …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب وردپرس