آیا چیزی به اسم رابط کاربری ایرانی می تواند وجود داشته باشد ؟ یک رابط کاربری ایرانی باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ . در سری مقالات “طراحی رابط کاربری ایرانی . چرا و چگونه؟ ” سعی دارم با بررسی ویژگی های هنر ایرانی برای سوالاتی که در ابتدا پرسیدم ، پاسخی بیابم . اگر شما هم به این موضوع علاقه مندید با من همراه باشید .
دیباچه
طراحی رابط گرافیکی کاربر (Graphic User Interface) یا طراحی تعاملی (Interactive design) شاخه های نسبتا جدید در طراحی هستند که مورد توجه عموم طراحان به خصوص طراحان گرافیک و طراحان صنعتی قرار گرفته است . این شاخه از طراحی نسبتا جوان است و همراه با رشد تکنولوژی به شدت در حال گسترش است .
بخشی از یک رابط گرافیکی تعاملی
در طراحی UI ما استانداردها و مکاتب مختلفی داریم که اکثر این ها از غرب و جایی که قطب تولید نرم افزار است آغاز شده است . شرکت های بزرگی مثل ماکروسافت ، اپل ، گوگل و ادوبی تقریبا تمام جریان نرم افزاری جهان را در اختیار دارند . طراحان این شرکت ها می توانند مشخص کنند که یک UI خوب چگونه چیزی است .
زمانی که ما تکنولوژی و نرم افزار را وارد می کنیم ، طبیعی است که فرهنگ استفاده و زبان طراحی آن را نیز وارد می کنیم . امروزه زبان طراحی UI یک استاندارد جهانی است .
زمانی که ما تکنولوژی و نرم افزار را وارد می کنیم ، طبیعی است که فرهنگ استفاده و زبان طراحی آن را نیز وارد می کنیم .
رابط گرافیکی کاربر پیرو یک سری استانداردها است . مهم ترین خصوصیتی که این استانداردها را شکل می دهند ، کاربران هستند . مشخص است که کاربران با هم متفاوت اند . اینکه شما بخواهید رابط کاربری برای مخاطبان کهنسال طراحی کنید و یا مخاطب کودک ، کاملا ممکن است در نحوه دیزاین ما تاثیر گذار باشد .
یک رابط کاربری مخصوص کودکان
می تواینم کاربران را از نقطه نظر جغرافیایی هم نگاه کنیم . نگاهی که مثلا مردم انگلستان به رنگ قرمز دارند با برخوردی که مردم عراق به این رنگ دارند متفاوت است . شاید در انگلستان قرمز یک رنگ سلطنتی باشد و در عراق یک رنگ جذاب برای بسته بندی مواد غذایی .
پس به طور مثال طراح گرافیک یا طراح صنعتی که می خواهد یک بسته بندی را دیزاین کند ، باید سلایق مختلف مردم در کشورهای مختلف را بشناسد و متناسب با آنها برای طراحی اقدام کند . در تاریخ طراحی گرافیک مثال های زیادی می توان یافت که اشتباه یک طراح در عدم شناخت یک جغرافیای خاص یک محصول تجاری را با شکست مواجه کرده است .
اما آیا این داستان بومی سازی دیزاین در مورد رابط گرافیک کاربر و طراحی تعاملی هم صدق می کند ؟ هم آری و هم خیر .
نرم افزارها و وب سایت ها تا حد زیادی مخاطبان فرامنطقه ای دارند . یعنی اینکه جهانی هستند . به طور مثال Gmail کاربرانی از شرق دنیا تا غرب دنیا با سلایق گوناگون و نژادهای مختلف دارد . زبان طراحی برای این همه مخاطب باید به گونه ای باشد که همه مردم بتوانند با آن در حد معقولی کار کنند . اما اینها دلیل نمی شود که Gmail از طراحی و زبان منطقه ای و بومی غافل شود .
چیزی که امروز ما به عنوان رابط کاربری می شناسیم حاصل تلاش طراحان مختلفی است . UI نرم افزارها و وب سایت ها هر روز در مسیر پیشرفت قرار دارد . ایجاد یک زبان بومی در طراحی رابط کاربری شاید نکته ای باشد که تا به حال زیاد به آن پرداخته نشده است . باید به این نکته توجه کنید که وقتی ما صحبت از طراحی بومی می کنیم ، الزاما به این معنی نیست که یک جغرافیای خاص می تواند طراحی ما را به کار گیرد . بلکه طراحی بومی ، روحی است که می تواند یک طراحی را خاص کند و روحیات کاربران را تغییر دهد .
ما مکاتب متعددی در طراحی گرافیک داریم . مثل مکتب لهستان ، مکتب سوئیس و مکتب ژاپن . در هر یک از این مکاتب ، طراحان مبتنی بر جغرافیا ، فرهنگ و هنر بومی خود اقدام به طراحی کرده اند که نتیجه آن به وجود آمدن مجموعه ای از آثار ارزشمند ، ممتاز و متمایز است .
به طور مثال در مکتب سوئیس که مکتب مورد علاقه من نیز هست ، طراحان گرافیک به “تایپ” اهمیت ویژه ای می دهند . استفاده از حروف به عنوان بخش اصلی اثر ، استفاده از اشکال هندسی و فرم های منظم ، استفاده از فضاهای سفید و استفاده از خطوط از مشخصه های مکتب سوئیس است .
دیزاین در مکتب سوئیس
بر عکس مکتب سوئیس ، مکتب لهستان قرار دارد که تصویر سازی در آن جایگاه اصلی را دارد و به “تایپ” در حاشیه کار نگاه می شود .
به هر حال قصد ندارم که در اینجا در مورد مکتب ها وارد جزییات شوم . هدف ام این بود که فقط بگویم که طراحی گرافیک بومی چیزی است که وجود دارد و می تواند در اقسام مختلف دیزاین و به طور مشخص طراحی UI به کار گرفته شود .
مکتب ایرانی :
همه این مطالب را در دیباچه گفتم تا به این نکته برسم که ما نیاز داریم نسبت به طراحی UI ایرانی نگاه جدی تری داشته باشیم . در سری مقالاتی که از این به بعد در مورد طراحی UI ایرانی خواهم نوشت ، سعی می کنم به بررسی مشخصه های هنر ایرانی بپردازم و ببینم که آیا می توان از این مشخصه ها در طراحی UI هم استفاده کرد یا خیر .
بخشی از پوستر جشن هنر شیراز اثر قباد شیوا
به طور مشخص من تجربه موفقی را در بومی سازی گرافیک و در طراحی پوستر سراغ دارم . طراحی پوستر هم ، زمانی مثل طراحی UI و با ورود دستگاه های چاپ به ایران وارد شد . پس از این منظر طراحی پوستر و طراحی UI هر دو هنرهایی وارداتی هستند . البته وقتی من صحبت از وارداتی بودن یک هنر می کنم به این معنی نیست که آن هنر ریشه و سابقه ای در ایران نداشته است . بلکه به این معنی است که رسانه و شکل برخورد با آن هنر جدید و وارداتی است . بدیهی است که هنر ایرانی – اسلامی ما کهن ، ریشه دار و کاربردی است .
در آن زمان طراحان ما با توجه به کارهای سایر طراحان در کشورهای صاحب این صنعت ، شروع به کار کردند . مشکلات خط فارسی و ماشین های چاپ از داستان های معروف مربوط به آن زمان است . به هر حال کارهای ابتدایی ما پیرو مکاتب هنری غربی بود . گرافیستی ، به سبک لهستان پوستر می ساخت و طراحی به سبک سوئیس . ارزش در آن دوران این بود که یک طراح چقدر توانسته است به نگاه ، مثلا مکتب لهستان در اثرش نزدیک شود . این روند در طراحی ادامه داشت تا اینکه عده ای از طراحان ایرانی از خود پرسیدند که جایگاه آنان به عنوان یک ایرانی در روند طراحی گرافیک کجاست .
سیاه مشق اثر رضا عابدینی
ایران منبع بسیار با ارزشی از آثار هنری تاریخی است . طراحان گرافیک شروع کردند و بر روی این آثار و فلسفه آن مطالعه کردند . حروف فارسی را شناختند و درون مایه نقش ها و رنگ های ایرانی را دریافتند . شروع کردند به تجربه کردن و اینقدر این کار را تا زمان معاصر ادامه دادند که هم اکنون مکتب طراحی ایرانی در گرافیک یک مکتب شناخته شده در جهان است .
سوال اینجاست که آیا ما هم می توانیم در طراحی UI و طراحی تعاملی راه مشابهی را در پیش بگیریم . جواب من به این سوال مثبت است . اما روند این کار به آسانی کاری که در طراحی پوستر صورت گرفته است نیست و مشکلاتی در این راه وجود دارد .
مشکل اول اینجاست که کاربران دوست ندارند عادت هایشان تغییر کند . ما طراحان ، در این سالها کاربران را به سمتی پیش بردیم که هر چه می توانند در برخورد با یک نرم افزار و رابط کاربری کمتر فکر کنند . کاربران دنبال تغییر نیستند .
مشکل دوم اینجاست که سرعت رشد تکنولوژی و UI به مراتب سریع تر از سرعت رشد صنعت چاپ و نشر است . این سرعت مانع این می شود که شما بتوانید تغییرات بنیادین را در دراز مدت سامان بدهید . کاری که در طراحی پوستر راحت تر می شد با آن برخورد کرد .
مشکل سوم اینجاست که ما طراحان با سواد در طراحی UI به اندازه طراحان پوستر نداریم . اغلب طراحان UI همان برنامه نویسان هستند . باید خوش شانس باشیم و یک برنامه نویس خوش سلیقه به پست ما بخورد و گرنه UI تبدیل به یک مشت تجربیات گرافیکی نامفهوم خواهد شد . حلقه گمشده در این میان مطالعه و مشق بصری طراحان UI است که البته این مورد هر روز در حال بهتر شدن است .
با همه این مشکلات من به آینده امیدارم .
طراحی UI و طراحی تعاملی در ابتدای راه هستند و طراحان می توانند اندک ، اندک به بهتر شدن طراحی کمک کنند .
من در ادامه این سری مقالات به بررسی ویژگی های اصلی هنر ایرانی – اسلامی خواهم پرداخت . این ویژگی ها عبارت اند از تقارن ، تعادل ، پیچیدگی ، لایه لایه بودن ، تخت بودن و تایپوگرافی . هر کدام از این ویژگی ها را بررسی می کنیم و خواهیم دید که رابطه آنها با طراحی UI چگونه است . البته این ویژگی ها می توانند در همه سطوح طراحی کاربرد داشته باشند .
بدیهی است که من یک کارشناس در حوزه پژوهش هنر نیستم . پس این مجموعه نوشتار تنها از دید یک علاقه مند به طراحی روایت می شود . از این رو خوشحال خواهم شد هر گونه ، نظر ، نقد و اصلاحاتی که به بهتر شدن مطلب کمک کند را با من به اشتراک بگذارید .