وب سایت گسترش دهنده: www.fikano.ir (تصویرسازی و طراحی گرافیک فیکانو) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
۱ هما رضازاده ؛ ۲ مرتضی پورمحمدی ؛ ۳ فاطمه حسن پور | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
۱ دانشجوی کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر دانشگاه هنر اسلامی تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
۲ استادیار گروه طراحی صنعتی دانشگاه هنر اسلامی تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
۳ استادیار گروه سفال دانشگاه هنر اسلامی تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی تأثیر روش بارش مغزی بر خلاقیت هنرجویان در آموزش تصویرسازی چکیده این پژوهش به منظور بررسی تأثیر روش بارش مغزی[۱] بر میزان خلاقیت هنرجویان در آموزش تصویرسازی[۲] انجام گرفت. روش پژوهش نیمهآزمایشی در قالب طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه پژوهش ۲۵ نفر هنرجوی دختر، مشغول به تحصیل در سال سوم رشته گرافیک شهرستان شاهیندژ در ناحیه آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی بود، که با روش نمونهگیری دسترس هدفمند انتخاب شدند، و در دو گروه کنترل و آزمایش به ترتیب ۱۵ و ۱۰ نفر جایگزین شدند. برای سنجش خلاقیت، در قبل و بعد از اجرای روش بارش مغزی از آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب) استفاده شد. روش بارش مغزی به مدت یک ماه در آموزش تصویرسازی گروه آزمایش اجرا شد. در این مدت گروه کنترل، آموزش معمول و سنتی را در تصویرسازی دریافت کرد و مداخلهای برای ارتقای سطح خلاقیت گروه کنترل در تصویرسازی انجام نگرفت. در پایان دادهها از طریق تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای آماری پژوهش، فرضیههای تحقیق را مبنی بر تأثیر استفاده از روش بارش مغزی بر افزایش خلاقیت هنرجویان در آموزش تصویرسازی تأیید میکند. دادهها نشان میدهد روش بارش مغزی در افزایش خلاقیت گروه آزمایش در تصویرسازی مؤثر بوده است و تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در مؤلفههای خلاقیت (ابتکار، بسط، انعطافپذیری، سیالی) دیده میشود. از این رو پیشنهاد میشود از روش بارش مغزی در آموزش تصویرسازی برای دستیابی به ایدههای خلاق بهره گرفت.[۱]. brain storming[2]. این مقاله از رساله کارشناسی ارشد با عنوان «راهکارهای پرورش خلاقیت در آموزش تصویرسازی» برگرفته شده است. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تصویرسازی؛ خلاقیت؛ بارش مغزی؛ ایده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه خلاقیت از پیچیدهترین و عالیترین جلوههای اندیشه انسانی است که در رشد و تکامل فرد و تمدن بشری نقش مؤثری دارد، و زیربنای اختراع ها و دستاوردهای هنری و علمی به شمار میرود. انسان در طول زندگی با استفاده از قدرت تفکر و خلاقیت خود توانسته است به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی نایل گردد. بنابراین همه موفقیت ها و پیشرفت های انسان در تمام زمینهها در گرو خلاقیت و اندیشه پویا و مؤثر اوست. خلاقیت به معنای تدوین یا تولید ایدهها، رهیافتهها و یا محصولات تازهای است که اعتبار هنری و علمی دارند (ورنون، ۹۴:۱۹۸۹). گیلفورد[۱]خلاقیت را تفکر واگرا[۲] تعریف میکند؛ تفکری که به دنبال یافتن تمام پاسخ های صحیح و راهحل های ممکن برای حل یک مسئله یا مشکل است (حسینی، ۱۹:۱۳۸۸). در کشورهای توسعهیافته، شکوفایی و پرورش خلاقیت دانشآموزان از مهمترین فعالیت های آموزشی و عالیترین هدف آموزش و پرورش در سطوح مختلف تحصیلی به شمار میآید و همواره به این نکته توجه میشود که روند آموزش برای فراگیرندگان پویا و مؤثر باشد تا دانشآموزان بتوانند فعالانه در امر آموزش شرکت کنند، تفکر کنند و ایدههای بکر ارائه نمایند (سیف، ۱۰۶:۱۳۷۹). ابراز ایدههایی که هم مربوط و هم غیر معمول باشد؛ یعنی به جای اینکه فراگیران فقط از آموزگاران و یا کتاب های خویش دانش را فرا بگیرند، بتوانند با به کارگیری خلاقیت خود آنچه را که خود میآموزند، دوباره با هم ترکیب و محصول جدیدی ایجاد کنند (سلیمانی، ۲۵:۱۳۸۱). امروزه پرورش خلاقیت در آموزش هنر به خصوص هنر تصویرسازی به دلیل بیشمار بودن تولیدات و خدمات و از سوی دیگر تنوعی که در مخاطبان و مصرفکنندگان به وجود آمده امری مهم و ضروری است؛ زیرا هنرجویان در تصویرسازی به تفکر خلاق نیاز دارند تا بتوانند ایدهها و تصاویری را خلق کنند که موجبات لذت و جذب هر چه بیشتر مخاطبان را فراهم آورد. جذابیت اثر میتواند موجب اتصال اولیه مخاطب با اثر شده و اطلاعات لازم را به او انتقال دهد؛ که رسیدن به این مهم تنها با بهکارگیری خلاقیت و ایدههای خلاق در تولید اثر تصویری ممکن میشود. در واقع هدف تصویرسازی علاوه بر کمک به درک و دریافت مخاطب از پیام و موضوع مورد نظر، ایجاد لذت در مخاطب و یا خواننده است (مثقالی، ۵۲:۱۳۹۰). با بهکارگیری مؤلفههای خلاقیت در خلق اثر تصویری میتوان از یکنواختی و تکبعدی بودن آن جلوگیری و در خواننده انرژی و شوق بیشتری برای ادامه مطالعه ایجاد کرد (مهردادفر، ۷۳:۱۳۹۰ ). بیتوجهی به مؤلفههای خلاقیت در ساخت تصاویری که همه آنها معادل ترجمه تصویری متن هستند، به تبدیل شدن اثر به یک مجموعه خشک و تکبعدی منجر خواهد شد (داوودی، ۸۲:۱۳۸۸). خلق تصاویری که با تفکر خلاقانه همراهاند و ایدههای حل مسئله را در درون خود دارند باعث ایجاد کارهای ماندگار شده و شانس نفوذ، گسترش و ماندگاری بیشتری دارند (زیگن، ۲۰:۱۳۹۰). به کارگیری خلاقیت در خلق کاراکترها و فضاپردازی آثار، به تفکر بیشتر مخاطب منجر میشود و پیش از آنچه در یک متن تصویری وجود دارد، به تصور خویش درآورده و به درک عمیقتر و بهتری از موضوع دست مییابد. هر چقدر اثر هنری محصول خلاقیت هنری، هنرمند باشد در مخاطب احساسی از خشنودی و لذت بر میانگیزد و اثر هنری را به امری زیبا تبدیل خواهد ساخت (بلخاری، ۱۵۵:۱۳۸۸). تماس با کارهای هنری بدیع و خلاق علاوه بر دادن اطلاعات جدید به مخاطب آگاهی بصری از اطراف را نیز تحریک میکند. اگر ایدهها و موضوعات تصویری در رابطه با مهارتهای تخیلی و خلاقانه نباشند کمارزش و بیمعنا خواهند بود؛ زیرا هنرمند بودن به توانایی در طراحی و خلق آگاهانه نشئت یافته از تصورات و قدرت نوآوری او بستگی دارد (ساطعی، ۵۴:۱۳۸۶). با وجود اهمیت و ضرورت پرورش خلاقیت هنرجویان در آموزش تصویرسازی، متأسفانه محتوای منابع آموزشی تصویرسازی و مطالب درسی کتاب مبانی تصویرسازی سوم گرافیک هنرستان به گونهای تنظیم شده است که خلاقیتپرور نبوده و بیشتر در آن به معرفی ابزارهای تصویرسازی، تکنیکهای کاربردی و مهارتهای اجرایی تأکید شده است. در صورتی که تکنیک تنها یکی از ارکان اثر تصویری موفق محسوب میشود و به اصول مهمی از جمله خلاقیت، که نقش مهمی در خلق آثار تصویری خلاق و در نهایت جذب و تأثیرگذاری هر چه بیشتر مخاطبان آثار تصویری دارد، توجه چندانی نشده است (فاضل، ۳۸:۱۳۸۶ ). به همین دلیل هنرجویان در مقاطع مختلف تحصیلی چه در هنرستان و چه در دانشگاهها آموزشهای لازم و منطبق با مهارتهای خلاق را در جهت تولید آثار تصویری خلاق نمیبینند و بیشتر به خلق آثار تقلیدی و به دور از تفکر خلاقانه روی میآورند. این مشکل هنرجویان را به کپیکارانی تبدیل میکند که قرار است پس از اتمام تحصیلات خود به فعالیت هنری در سطح جامعه بپردازند و این مسئله نه تنها به خودشان در زمینه شغلی آسیب خواهد زد، بلکه آینده هنری کشور را نیز دچار رکود خواهد کرد. هدف از آموزش هنر، پرورش هنرمندانی است که با استفاده از زبان تصویر چرخ های آینده هنری کشور را به حرکت درآورده، باعث ترقی هنر کشور، در سطح جهان میشوند و واضح است که با آموزش صرف تکنیک ها و روش های هنری به هنرجویان بدون پرورش خلاقیت در آنها، به این مهم دست یافته نمیشود. برای رسیدن به آیندهای روشن در زمینه هنر، لازم است روشهای دارا بودن ذهن خلاق را به هنرجویان آموخت (اف. نلر، ۱۳۸۰: ۲۵و۲۶). شاید بهترین درس پیشنیاز برای هر هنرجو، کسب مهارت در درست اندیشیدن، در ایجاد تفکر خلاق و در حیطه تخصصی باشد. بر این اساس در دنیا دست کم ۲۰۰ روش پرورش خلاقیت و ایدهیابی به وسیله محققان ارائه شده است که میتوان از این روشها در آموزش و خلق آثار تصویری خلاق بهره گرفت (نیرومند، ۶:۱۳۹۱). کلی و براون[۳] و همکارانشان به تازگی در کتاب تغییر از طریق طراحی، تکنیک های جامعی را برای قرار دادن مسائل در چهارچوب، حل مسائل و ابداع راهحلها با تأکید بر طراحی، به عنوان مفهومی برای برآوردن نیازهای بشری توسعه دادهاند. محققانی همچون اسبورن[۴] در کتاب تخیل کاربردی، و دوبونو[۵] در کتاب فکر جدید به شرح و توضیح روشهای خلاقانه حل مسئله پرداختهاند. تورنس[۶] (۱۹۷۹) از جمله محققانی است که تحقیقات خود را به بررسی محیط خلاق و خلاقیت متمرکز کرده و در کتاب مهارت و توانایی های خلاق به نقل از قاسمزاده به بررسی راهکارها، آزمون و شیوههای پرورش خلاقیت پرداخته است. خوشبختانه امروزه چهارچوب روانشناسی نشان میدهد که فرایند خلاقیت ذاتی نیست و از طریق تکنیک ها و روش های پرورش خلاقیت قابل آموزش و یادگیری است (عابدی، ۴۷:۱۳۷۲ ). در میان الگوها و روش های متعددی که به وسیله محققان در جهت پرورش خلاقیت ارائه شده، روش بارش مغزی از بهترین روش هایی است که در مدت زمانی کوتاه به ایدههای نو و خلاقانه منجر میشود. این روش با تشکیل جلسه گروهی بین ۶ الی۱۰ نفر و انتخاب موضوعی برای بحث و برقراری قوانین خاص، بهترین فرصت را برای ایدهیابی افراد فراهم میآورد. روش بارش مغزی یعنی حمله به یک مسئله از جهات مختلف، به صورت همزمان و تلاش برای یافتن ایدههای مناسب و خلاق برای حل آن مسئله (لاپتن، ۱۸:۱۳۹۲). الکس اف. اسبورن این روش را در ۱۹۵۰ ابداع کرد. این روش به سرعت به روشی محبوب برای کمک به افراد در زمینه تفکر خلاق، حتی افرادی که به هیچ وجه خود را خلاق نمیدانستند، تبدیل شد (همان: ۶). در این روش گروهی دور هم جمع میشدند تا انگیزههایی در پرورش تفکر خلاق ایجاد کنند و ایدههای تازهای ارائه دهند. هدف اصلی از این جلسات این است که بر اساس قانون همبستگی اندیشهها، تفکر یک فرد بر اساس تفکر فرد دیگر برانگیخته شده و ایدههای جدید ارائه دهد (جوزی، ۵۷:۱۳۸۷). در تکنیک بارش مغزی قوانین خاصی حاکم است که در اجرای آن باید بدان توجه داشت. در این روش باید از هرگونه قضاوت و داوری از ایدههای طرح شده توسط افراد خودداری کرد؛ زیرا انتقاد ممکن است مانع ارائه ایدههای نو و خلاقانه شود. همچنین ارائه هر چه بیشتر ایدهها در این تکنیک بسیار مهم است؛ زیرا کمیت بیشتر به ایدههای خلاقانهتر منجر میشود و کیفیت را به دنبال خواهد داشت. ترکیب و اصلاح ایدههای ارائه شده از دیگر قوانین مهم این روش است. در صورت ترکیب ایدههای حاصل شده میتوان به نتایج جدیدتر و بهتری دست یافت (حسینی، ۹۴:۱۳۸۸). تاکنون پژوهش های بسیاری در زمینه تأثیر روش بارش مغزی بر میزان خلاقیت افراد صورت گرفته است. پارنس و میدو[۷] (۱۹۵۹) از جمله محققانی هستند که بیشترین پژوهش ها را درباره تأثیر روش بارش مغزی بر میزان خلاقیت افراد انجام دادهاند. نتایج پژوهشهای آنها حاکی از اثربخشی این روش در افزایش خلاقیت افراد دارد. هسینگ[۸] (۲۰۰۶) در مطالعهای با هدف جمعبندی و خلاصه کردن پژوهش های انجام گرفته با موضوع آموزش فنون خلاقیت، ۱۲ شیوه آموزش خلاقیت از جمله، روش بارش مغزی را بررسی و مقایسه کرد. نتایج تحقیق او نشاندهنده میانگین تأثیرگذاری ۸۲ درصد تکنیک بارش مغزی بر میزان خلاقیت افراد است. در کشور نیز مطالعات و پژوهش های زیادی در زمینه بررسی تأثیر تکنیک بارش مغزی برخلاقیت دانشآموزان انجام گرفته است. برای مثال شریفی و داوودی (۱۳۸۸)، تأثیر سه روش پرورش خلاقیت، از جمله روش بارش مغزی، را در افزایش خلاقیت دانشآموزان مورد بررسی و مقایسه قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که هیچ یک از روش های پرورش خلاقیت نسبت به دیگری برتری نداشته، ولی بین گروه گواه و سه گروه آموزش تفاوت معناداری دیده میشود، بنابراین آموزش خلاقیت صرف نظر از شیوه آموزش به رشد و پرورش خلاقیت دانشآموزان کمک میکند. گنجی، شریفی و میرهاشمی (۱۳۸۴)، اثر روش بارش مغزی را با یک طرح آزمایشی بر میزان خلاقیت دانشآموزان سال سوم راهنمایی سنجیدند و به این نتیجه رسیدند که این فن بر هر دو جنس دختر و پسر تأثیر مثبت داشته است. نظری (۱۳۸۲) با اجرای روش ایدهسازی (ترکیبی از روشهای بارش مغزی، حل مسئله و سینکتیکس) بر روی دانشآموزان پایه دوم دوره متوسطه، تأثیر آموزش این روش را بر خلاقیت دانشآموزان بررسی کرد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که این شیوه بر خلاقیت دانشآموزان تأثیر مثبت داشته است. عسگری (۱۳۸۶) در پژوهشی اثر روشهای پرورش خلاقیت از جمله روش بارش مغزی را بر میزان خلاقیت دانشآموزان دختر چهارم ابتدایی مورد مطالعه قرار داد. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از روشهای پرورش خلاقیت بر خلاقیت دانشآموزان تأثیر مثبت دارد. در پژوهشی دیگر یعقوبی، محققی، عرفانی و مرتضوی (۱۳۹۰) اثربخشی فنون پرورش خلاقیت از جمله روش بارش مغزی را بر افزایش خلاقیت دانشآموزان مورد بررسی قرار دادند. یافتههای این پژوهش نشان داد که فقط روش بارش مغزی بر خلاقیت تأثیر معناداری گذارده است. معدندارآرانی و کاکیا (۱۳۸۷) در مطالعهای اثربخشی روش بارش مغزی را بر آفرینندگی دانشآموزان دختر مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که استفاده از روش بارش مغزی بر آفرینندگی دانشآموزان تأثیر مثبت داشته است. میرزائیان (۱۳۸۲) در رساله کارشناسی ارشد خود دو روش بارش مغزی و اکتشافی را در افزایش خلاقیت دانشآموزان پسر سال سوم راهنمایی شهر بروجن مورد بررسی قرار داد. نتایج این پژوهش نشاندهنده این است که روش بارش مغزی بر میزان خلاقیت هنرجویان تأثیر مثبت داشته است. در طی تحقیقی ساختمانیان (۱۳۷۳) به مقایسه و بررسی تأثیر روش آموزش عادی و روش تدریس خلاق با استفاده از روش بارش مغزی بر شکوفایی خلاقیت دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی پرداخت. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در اثر روش تدریس خلاق میان عملکرد گروه آزمایش و کنترل اختلاف معناداری وجود دارد. بنابراین با توجه به تمهیدات یاد شده، پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخ به این سؤال اساسی است که آیا استفاده از روش بارش مغزی میتواند به افزایش خلاقیت هنرجویان در تصویرسازی منجر شود؟ یا به عبارت دقیقتر، روش بارش مغزی به عنوان یک روش آموزش خلاقیت میتواند در افزایش خلاقیت و ایدهیابی هنرجویان مؤثر باشد؟ فرضیههای تحقیق ۱٫ استفاده از روش بارش مغزی در آموزش خلاقیت در مقایسه با روش تدریس سنتی به افزایش خلاقیت هنرجویان در تصویرسازی منجر میشود. ۲٫ استفاده از روش بارش مغزی در آموزش تصویرسازی به افزایش هر چهار مؤلفه خلاقیت(سیالی، ابتکار، بسط، انعطافپذیری) هنرجویان منجر میشود. روش پژوهش جامعه آماری: جامعه آماری این پژوهش را هنرجویان دختر سال سوم رشته گرافیک هنرستان شهرستان شاهیندژ واقع در ناحیه آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی۹۲ـ۹۳ تشکیل میدادند. نمونه و روش نمونهگیری: نمونه این پژوهش شامل ۲۵ نفر هنرجوی دختر سال سوم گرافیک هنرستان شهرستان شاهیندژ بود که با توجه به محدودیت در تعداد نمونه منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری دسترس ـ هدفمند، انتخاب گردیدند که از این تعداد ۱۰ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش برای اندازهگیری خلاقیت گروه های کنترل و آزمایش در پیشآزمون و پسآزمون، از آزمون سنجش خلاقیت تورنس، فرم (ب) استفاده شد. آزمون تورنس بر پایه تئوری و تعریف او از خلاقیت تنظیم شده است (حسینی، ۴۷:۱۳۹۰). او خلاقیت را به طور خلاصه مرکب از چهار عامل اصلی میداند. این عوامل عبارتاند از: سیالی[۹] به معنای تولید تعدادی اندیشه در یک زمان، بسط[۱۰] به معنای توانایی تولید جزئیات، ابتکار[۱۱] به معنای استفاده از راهحلهای منحصر به فرد و نو، و انعطافپذیری[۱۲] به معنای تولید ایدههای متنوع و غیر معمول است (تورنس و گاف، ۱۹۸۹: ۵۷). این آزمون شامل سه فعالیت تصویرسازی، تکمیل تصاویر و تصویرسازی با دایرههاست. در فعالیت اول از آزمودنی خواسته میشود که با استفاده از یک تکه کاغذ رنگی که در اختیار او قرار میگیرد با استفاده از یک مداد یا مداد رنگی تصویر بسازد و برای آن عنوانی تعیین نماید. در فعالیت دوم از آزمودنی خواسته میشود تا اشکال و خطوط ناقص را کامل و از آنها یک شکل جدید بسازد و آنها را نامگذاری نماید. در فعالیت سوم از آزمودنی خواسته میشود تا با دایرههای ارائه شده تصاویری بسازد وآنها را نامگذاری نماید. آزمون تفکر خلاق تورنس از بین آزمونهای موجود برای اندازهگیری خلاقیت، از کارایی، اعتبار و پایایی بالایی برخوردار بوده و تاکنون در پژوهش های تربیتی فراوانی استفاده شده است. این آزمون دارای ضریب پایایی ۸۰ درصد تا ۹۰ درصد است و از سطح کودکستان تا دورههای بعد از دانشگاه قابل استفاده است (پیرخائفی، ۵۰:۱۳۷۳). شیوه اجرا روش بارش مغزی در قالب ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای در ساعات آموزش تصویرسازی گروه آزمایش، با توجه به الگوی ساختاری زیر اجرا شد: در طی جلسات تصویرسازی ابتدا موضوع تصویرسازی تعیین و توضیحات لازم در مورد مسئلهای که قرار بود تصویرسازی شود به هنرجویان داده میشد. سپس از هنرجویان خواسته میشد که ابتدا کاراکترها و عناصر اصلی موضوعی را که میخواهند تصویرسازی نمایند، مشخص و قبل از تشکیل جلسه روی آنها فکر کنند و ایدههای خود را به صورت تصویری یادداشت نمایند. با شروع جلسه بارش مغزی به هنرجویان فرصت داده میشد که ایدههای خود را درباره نحوه طراحی کاراکترها، زاویه دید و نوع ترکیببندی موضوع مورد تصویرسازی به ترتیب و به صورت تصویری بر روی تخته یا تابلویی که در معرض دید عموم افراد گروه قرار داشت ارائه دهند. این کار سبب میشد وقتی یکی از اعضای گروه ایده خود را به صورت تصویری بر روی تابلو طرح میکند، ایدههای سایر افراد گروه تحریک و ایدههای جدیدتری برای آنها تداعی میشد و زنجیرهای از افکار و ایدههای خلاق در ذهن آنها شکل میگرفت. همچنین ارائه تصویری ایدهها باعث میشد که ذهن با دیدن بهتر متوجه مطلب شده و ایدهها به سهولت قابل مقایسه، طبقهبندی و ترکیب و بین افراد به اشتراک گذارده شوند و نوعی رقابت در افراد گروه حاصل آیدکه به تلاش بیشتر افراد برای طرح ایدههای خلاقانهتر منجر گردد (عابدی، ۱۲:۱۳۸۳). با ادامه و گسترش ایدهها هنرجویان با دیدن ایدههای تصویری همگروهان خود الهام گرفته و ایدههای جدیدتر و متنوعتری به ذهن آنها خطور میکرد. در واقع یکی از راههای اساسی برای رسیدن به آفرینش های خلاق، آشنایی با ایدههای دیگران است. زیرا ایدهها از ایدهها پدید میآیند این منجر به آن و آن منجر به چیز دیگری میشود (نیرومند، ۱۴:۱۳۹۱). هنگام اجرای روش بارش مغزی در مواقعی که کلاس ساکت میشد و ایدهای ارائه نمیگردید با دادن سرنخ هایی از جنبههای مختلف مسئله، بار دیگر تلاش میشد که جلسه از سر گرفته شود و همواره قوانین مهم جلسات بارش مغزی از جمله قانون ممنوعیت انتقاد و قضاوت از ایدههای ارائه شده به هنرجویان یادآوری میگردید و از هرگونه قضاوت و داوری در خصوص ایدههای ارائه شده ممانعت به عمل میآمد. چون هرگونه قضاوت در خصوص ایدههای افراد سبب میشود که از رسیدن به ایدههای اصیل و خلاق باز بمانیم (ورامینی، ۲۷:۱۳۸۷). بر همین اساس برای دستیابی به ایدههای اصیل و خلاق در درس تصویرسازی به هنرجویان اجازه داده میشد که بدون هیچ محدودیتی هر ایدهای که در خصوص نحوه طراحی کاراکترها و فضاپردازی اثر به ذهنشان خطور میکند آزادانه بیان و آن را به تصویر بکشند. در پایان اجرای روش بارش مغزی، ایدههای به دست آمده، طبقهبندی، ارزیابی و مقایسه میشد و هنرجویان در بین ایدههایی که در خصوص نحوه طراحی کاراکتر و ترکیببندی موضوع ارائه داده بودند، بهترین ایدهای که متناسب با موضوع تصویرسازی بود و جنبههای خلاقانهتر بیشتری داشت انتخاب و به عنوان کار نهایی بر اساس شیوه و ابزار آموزش داده شده در هر جلسه اجرا میکردند. در مدت اجرای روش بارش مغزی در آموزش تصویرسازی گروه آزمایش، گروه کنترل، آموزش معمول و سنتی را در آموزش تصویرسازی دریافت کردند، یافتهها برای بررسی فرضیه اول مبنی بر تأثیر روش بارش مغزی بر افزایش خلاقیت هنرجویان در تصویرسازی از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان میدهد که اثر پیشآزمون در سطح احتمال ۹۹ درصد معنادار است (سطح معناداری برابر ۰۰۱/۰ است). یعنی بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون متغیر خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد. اثر گروه نیز در سطح احتمال ۹۹ درصد معنادار است (سطح معناداری برابر ۰۰۱/۰ است). یعنی پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، میزان نمرات پسآزمون خلاقیت در گروه کنترل و گروه آزمایش دارای تفاوت معناداری است. بنابراین آموزش روش بارش مغزی بر خلاقیت هنرجویان در درس تصویرسازی تأثیر مثبت معناداری دارد و فرضیه اول تأیید میشود. جدول ۱ نتایج آزمون تحلیل کوواریانس برای خلاقیت
همچنین در بررسی فرضیه دوم نیز مبنی بر تأثیر آموزش روش بارش مغزی بر افزایش مؤلفههای خلاقیت یعنی سیالی، ابتکار، بسط و انعطافپذیری در هنرجویان از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. برابری واریانس متغیرها در گروهها با استفاده از آزمون باکس بررسی شده است. سطح معناداری آزمون باکس برابر ۲۰۳/۰ است. با توجه به بزرگتر بودن سطح معنیداری از ۰۵/۰ نتیجه گرفته میشود که واریانس متغیرها در گروهها همگن است. نتایج تحلیل کوواریانس در جدول ۲ ارائه شده است. با توجه به جدول، ملاحظه میشود که اثر گروه در مؤلفههای سیالی، ابتکار و بسط در سطح احتمال ۹۹ درصد معنادار است (سطح معناداری کمتر ۰۱/۰ است). همچنین اثر گروه در مؤلفه انعطاف در سطح احتمال ۹۵ درصد معنادار است (سطح معناداری کمتر ۰۵/۰ است). یعنی پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، میزان نمرات پسآزمون مؤلفههای سیالی، انعطاف، ابتکار و بسط در گروه کنترل و گروه آزمایش دارای تفاوت معناداری است. بنابراین آموزش روش بارش مغزی بر افزایش هر چهار مؤلفه خلاقیت هنرجویان در درس تصویرسازی تأثیر مثبت معناداری دارد و فرضیه دوم نیز تأیید میشود. جدول ۲ نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری برای مؤلفههای خلاقیت
نتیجهگیری اهداف کلی این پژوهش بررسی تأثیر روش بارش مغزی بر خلاقیت هنرجویان در آموزش تصویرسازی بود، در این رابطه دو فرضیه مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس نتایج این مطالعه و سایر مطالعات دیگر درباره پرورش خلاقیت میتوان به این نتیجه رسید که با آموزش و بهکارگیری روش بارش مغزی در آموزش تصویرسازی میتوان به رشد و پرورش قابلیت های خلاقیت در هنرجویان رسید. افزایش قابلیت سیالی ذهن، به افزایش سرعت عمل و قدرت ذهنی هنرجو در تولید ایدههای جدید میانجامد. افزایش بسط ذهنی به افزایش توانایی هنرجو در اضافه نمودن جزئیات به ایدههایش میشود و افزایش ابتکار ذهنی به افزایش توانایی هنرجو در تولید ایدههای جدید و غیر معمول در تصویرسازی منجر میشود. افزایش انعطافپذیری ذهنی نیز به افزایش تنوع و قدرت مانور ذهنی هنرجو در یافتن و تولید ایدههای جدید در فرایند تصویرسازی میانجامد. بنابراین میتوان اظهار داشت که از این روش میتوان در رسیدن به ایدههای خلاق در هنر تصویرسازی و آزادسازی ذهن هنرجویان از اندیشههای یکجانبه و قالبی در فرایند تصویرسازی بهره گرفت. پیشنهادات کاربردی ۱٫ ایجاد و تقویت نگرش هنرآموزان نسبت به کارایی روشهای خلاق در تدریس و تأثیر آن بر خلاقیت هنرجویان. ۲٫ گنجاندن فعالیتهایی بر اساس روشهای پرورش خلاقیت در متن و محتوای منابع آموزشی و دروس تصویرسازی توسط برنامهریزان آموزشی و درسی. ۳٫ آموزش کاربرد و استفاده از روش بارش مغزی برای ایدهیابی در تصویرسازی برای هنرجویان. ۴٫ برگزاری دورههای آموزشی خلاقیت و راهکارهای پرورش آن در آموزش تصویرسازی برای هنرآموزان.
[۱]. Guilforde
[۲]. thinking divergent
[۳]. Kelley & Brown
[۴]. Osborn
[۵]. Debono
[۶]. Torrance
[۷]. Parnese & Meadow
[۸]. Hasing
[۹]. fluency
[۱۰]. elaboration
[۱۱]. originality
[۱۲]. flexibility
[۱۳]. Renzulli & Walter
[۱۴]. Smith
[۱۵]. Runco
[۱۶]. Croplrey
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تصویرسازی و طراحی گرافیک فیکانو
www.fikano.ir |










