معماری
خانه » مطالب تخصصی » مطالب عکاسی » نِبرِدا و هیولای درون

نِبرِدا و هیولای درون

نِبرِدا و هیولای درون

وقتی هنرمندی برای بیان دردها ، رنج ها ، احساسات و تفکرات خود دست به دامن هنر خود می شود آنگاه است است که انقلابی رخ می دهد آری انقلاب! از انقلابی صحبت می کنیم که در طول تاریخ هنر توسط هنرمندان زیادی دیدیم و شنیدیم…
ما درد ون گوگ را هنگام بریدن گوش خود حس کرده ایم ما فریاد ادوارد مونک را در تابلوی (جیغ) شنیده ایم…
اما همواره این سوال پیش می آید که این هنرمندان می خواستند چه چیزی را ثابت کنند!؟چه مقدار از دردهای آنها را مردم شنیدند و با آنها همراه شدند؟
از این هنرمندان در دنیای معاصر هم کم نیستند

دیوید نبردا نمونه ای بارز از این هنرمندان است که بیشترمان با عکس ها وکارهای او آشنائیم.
او متولد ۱۹۵۲ در مادرید اسپانیاست که از سن ۱۹ سالگی از بیماری روانی اسکیزوفرنی رنج می برد.او مجموعه ای از تصاویر شخصی خودش را در دهه های ۱۹۸۰و ۱۹۹۰ ساخت و در آنها روند بیماری ونیز تخیلات بعضآ مالیخولیایی اش را به تصویر کشید این تصاویر از طبیعتی به خاطر ماندنی برخوردار هستند واین ویژگی تا حد زیادی به دلیل ایهام جاری در آنها بروز می یابد.نبردا برای خلق این تصاویر خود را از موقعیت خویش جدا کرده و پس از آن در یک آپارتمانی در شهر مادرید که دارای فقط دو اتاق بود خود را زندانی کرده و هیچ گونه ارتباطی را با جهان خارج نداشته و تنها وابستگی اش به یک دوربین عکاسی و گاهی اوقات به طراحی های خود بوده است.

عکس های نبردا را می توان به چهار مرحله ی زمانی تقسیم کرد:

مرحله ی اول کاری او که شامل پرتره های سیاه و سفیدند که مابین سال های ۱۹۸۳-۱۹۸۹گرفته شده اند.

مرحله ی دوم مابین سال های ۱۹۸۹-۱۹۹۰

مرحله ی سوم در سال ۱۹۹۷ و اوج کاری او را می توان در سال ۱۹۹۹ مشاهده کرد که به جزء مرحله ی اول کاری او تقریبآ بقیه ی کارهای نبردا تصاویر رنگی هستند که تمامی آنها با یک دوربین ۳۵mm با دولنز ۵۵mm ویک macro-angle 28 mm کار شده اند.

او هنرمندی استثنایی است با اسکیزو فرنی خاص خود که عادت داشت صحنه هایی از شهید جدید عرصه ی بین المللی هنر را عرضه کند. زخم ها و شلاق های روی پوست او بصورت کاملآ واقعی و جدا از هرگونه صحنه سازی و اجراست. در کارهای نبردا نوعی دیوانگی با آفرینش وابسته به عکاسی همراه است طوریکه احساس می شود تنها التیام بخش بیماریش دوربین است.حالت مالیخولیایی آثار او به خاطر این است که او از لحاظ روانی و بیماری خود در عذاب است طوریکه در مورد آثار او می بینیم که بدن خود را با استفاده از تیغ یا چاقو به شدت آسیب می زند تا شاید بدین گونه دشمن درون خود را ملاقات کرده و اورا بیرون کند.سکوت میراث بزرگی از وجود نبرداست سکوتی که همراه درد است دردی که ذهن و روان اورا آزار می دهد و اورا مجبور به مقابله ی با آن می کند.
کارهای نبردا در عین اینکه شاید حالتی آزاردهنده و مشمئز کننده ای برای بیننده به همراه داشته باشد ولی دارای حس زیبایی شناسی عمیقی از درد و رنج وجودی انسان است درد و رنجی که بسیار زیباو خلاقانه تصویر شده اند تا شاید از این طریق راهی را به سوی معنویت انسان بگشایند و بر علیه بی عدالتی های این جهان شورش کنند بعضی از کارهای او به وضوح به شهادت مسیح اشاره می کند بدنی لاغر و رنج کشیده ، مویی بلند.
او عذاب میکشد تا شاید از این دردها رهایی یابد.
میراث بزرگی از از هنر عصر دینی باروک در اسپانیا را در کارهای نبردا می توان مشاهده کرد میراثی از رنگ،نور،فرم…
همچنین بدن های لاغر و کشیده ی او ارتباط بسیار نزدیکی با آثار هنرمندان منریسم همچون ال گرکو پارمیجانینو و…دارند.

 

 

 

IMG_20160902_125908

IMG_20160902_125859

IMG_20160902_125841

IMG_20160902_125833

درباره ی رسول مهدی جبار

ایده پرداز، طراح گرافیک و تصویرگر (مدیر وب سایت فیکانو)

همچنین ببینید

مروری بر زندگی “من ری”

  من ری، هنرمندی بود که روح مستقل و تجربه گرایی داشت و میل او …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب وردپرس